بی نسخه ات به هیچ دوایی نمی رسم...
جمعه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۸، ۰۳:۵۵ ب.ظ
با این شکستگی به نوایی نمی رسم
حتی به شرحِ چون و چرایی نمی رسم
ایمان بیاورید به آیات عشق من
با پیروان کم به خدایی نمی رسم
در سرزمین تنگ و قفس پرور شما
پر میزنم ولی به رهایی نمی رسم
اسم سفر بیاوری از دست رفته ام
اصلا به ماجرای جدایی نمی رسم
مجروح کرده حنجره ی کوه را زمان
فریاد میزنم ، به صدایی نمی رسم
بنشین کنار بستر و دُورم غزل بپیچ
بی نسخه ات به هیچ دوایی نمیرسم
در آرزوی لمس تو بودم هوای بکر !
امکانپذیر نیست ، به جایی نمی رسم
وقتی دریغ می کنی از شعرم ، عشق را
بی شک به بیت های نهایی نمی رسم
پروین نوروزی
۹۸/۱۲/۱۶