خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم؛ تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟؟؟؟

طرف دلتنگ همیشه ما بودیم...ایلهان برک

گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند
پلکی نگاه بر منِ آواره می‌کند
از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند!
گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"
حسین دهلوی

زخم را پنهان کن حتی از خودت
جز نمک در مُشتِ دنیا هیچ نیست

حرف هایش...

جمعه, ۱۵ فروردين ۱۳۹۹، ۰۱:۰۵ ب.ظ

روزها با فکر او دیوانه‌ام، شب بیشتر 

هر دو دلتنگ همیم، اما من اغلب بیشتر

باد می‌گوید که او آشفته گیسو دیدنی‌ست 

شانه می‌گوید که با موی مرتب بیشتر 

پشت لحن سردخود، خورشید پنهان کرده است 

عمق هذیان می‌شود با سوزش تب بیشتر 

حرف‌هایش از نوازش‌های او شیرین‌تر است

از هر انگشتش هنر می‌ریزد، از لب بیشتر 

یک اتاق و لقمه‌ای نان و حضور سبز او 

من چه می‌خواهم مگر ازاین مکعب بیشتر؟ 

سید سعید صاحب علم

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۹/۰۱/۱۵
معصو مه

نظرات  (۱)

چقدر قشنگ و چه خوب که هستین :)

پاسخ:
من که همیشه شرمنده محبت شما هستم. 🙏🌸

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی