خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم؛ تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟؟؟؟

طرف دلتنگ همیشه ما بودیم...ایلهان برک

گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند
پلکی نگاه بر منِ آواره می‌کند
از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند!
گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"
حسین دهلوی

زخم را پنهان کن حتی از خودت
جز نمک در مُشتِ دنیا هیچ نیست

گاهی از ما نیست که بر ماست...

شنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۹، ۰۶:۰۰ ب.ظ

یک

اگه به مادر من باشه حتی گناه سیب یا گندم خوردن حوا هم به گردن ما بچه هاشه. الان اصلا جرات نداریم پیشش دو کلام حرف بزنیم. هر چی میگیم میگه باعثش ناشکری خودتونه. ما ناشکر نبودیم. اگر بودیم اعتراض به وضعیت بدی بود که داشتیم. ولی خب بدتر شده و رسما دهنمونو گل گرفته. الان فقط جمع میشیم در مورد فیلم و کتاب حرف می زنیم یا بازیای دورهمی انجام میدیم. خب یعنی یجورایی قرنطینه نیستیم دیگه. ولی بهداشت رو رعایت می کنیم. و مادرم مطمئنه ما چیزیمون نمیشه. (یه جایی توو فیلم شرلوک هلمز یکی از آدم بدا میگه "we are protected" حالا ما پیش فرضمون بر اینه کلا protected هستیم چون مادر میگه).

دو

من یک ماه بود از خونه بیرون نرفته بودم و همین منزل پدر هم فقط دو طبقه فاصله بود که میرفتم و میومدم و الا اونم نمیرفتم. و تازه نصف دورهمیاشونم کلا پیچوندم و نرفتم تا حالا. کلا از دستم دق کردن. ولی از اونجایی که هشتاد درصد این یک ماه رو تنها بودم رسما با عملیات و رسم شکل می تونم نشون بدم انسان اگر حرف نزنه روانی میشه. خیلیامون آرزومونه بدور از این همه هیاهوی مدرنیته و شهر نشینی به غاری بریم که آسوده باشیم و نه کاریمون داشته باشن نه ما کاریشون داشته باشیم. ولی این مستلزم اینه عملا قدرت تکلم از ما سلب بشه. اگر می تونیم حرف بزنیم و حرف نزنیم قطعا روان پریش خواهیم شد.

سه

همه درگیر مشکلاتی هستیم که عملا "نگم برات" رو به تصویر میکشه. اینجوری هم که میگن دیگه دنیای پری کرونا یا پیش کرونا نخواهیم داشت. هر چه هست پست کرونا یا پسا کروناست و عملا شیوه زندگی عوض میشه و حالاحالاها خیلی از مسائل و مشکلات به قوت خود باقی خواهد ماند. داشتیم از این مشکلات حرف می زدیم که گفت اصلا اگه پولدار باشی دیگه چیزی برات فرقی نمی کنه. میگم الان فرض کن خیلی پولداری وقتی نمی تونی از پولت استفاده کنی چه ارزشی داره؟ اصلا به نظر میاد اونایی که پولدارن برا این پولدارن که نمی تونن از پولشون استفاده کنن. پس عملا راهکار بیرون رفت از این وضعیت پول نیست. ما گیر افتادیم و باید با این گیر افتادگی کنار بیایم. باز میگه نه اگه پول بود میشد رفت میشد اینجا نبود میشد الان توو این شغل نبود و ... میگم ببین اصلا بهترین حالتش این بود که به دنیا نمیومدیم. یا اگه به دنیا اومدیم جای دیگه ای به دنیا میومدیم. یا اگه به دنیا اومدیم و اینجا به دنیا اومدیم در برهه زمانی دیگه ای میبودیم. حالا که به دنیا اومدیم و در اینجا به دنیا اومدیم و در این برهه زمانی به دنیا اومدیم دیگه باید وا بدیم. ما عملا کاری ازمون برنمیاد. میبینم با دهن باز نگام می کنه. اصلا عادتمه کلا وقتی حرفی میزنم یا کاری میکنم ریشه رو هدف بگیرم و از بنیان به همه چی گیر بدم. طفلک دیگه ساکت میشه. میگم اشتباه اومدیم. دور بزن برگرد. و اینجوری میشه که دیگه حرف نمیزنیم.

 

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۹/۰۱/۳۰
معصو مه

نظرات  (۱)

مسایل خوبه ریشه ای حل بشه..:)

پاسخ:
:)
مشکل اینه حل نمیشه. 
❤🌸

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی