خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم؛ تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟؟؟؟

طرف دلتنگ همیشه ما بودیم...ایلهان برک

گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند
پلکی نگاه بر منِ آواره می‌کند
از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند!
گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"
حسین دهلوی

زخم را پنهان کن حتی از خودت
جز نمک در مُشتِ دنیا هیچ نیست

گاهی رازاتو نمیشه حتی به خودت بگی...

جمعه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۱:۳۶ ب.ظ

افتاد یک ستاره - افتاد پشتِ آوار
دیوار بغض این شهر - افتاده بود انگار
با اینکه چشم هایت - شب را کنار میزد
خورشید دیده می شد - چون سایه روی دیوار
(ب) در تو مثل باران - من: بغض کرده بودم
من سینه خیز بر آب - من را به موج بسپار
از یک مدار قرمز - مرگ از سرم گذشته
سنگینی ِ سرم را - از دوش مرگ بردار
حالا بچرخ در من - تا در غزل بچرخیم
یا آسمان شب را - بر سقف شهر بگذار

اپیزود صفر- از رنج گفتم. بگذریم ازش. بمونه برا خودم.
اپیزود 1- کلی گپ می زنیم و کلی می خندیم و خیلی شیک و مجلسی به این نتیجه می رسیم که من وضعم نه خیلی که اصلا بد نیست. باید حتی باهاش بندری هم برقصم انقد که خوبه. هر چی باشه نسبت به خیلی موقعیت ها موقعیت من خیلی خیلی بهتره. زندگی همینقدر گیج کننده است.
اپیزود 2- زدم زدی شکست. این تقصیر من نیست. بزنم بزنه میشکنه دیگه. وقتی میزنم نزنه یا وقتی میزنه نزنم اصلا زندگی ادامه پیدا نمی کنه. شاید لزومی نداشته باشه اصلا زندگی ادامه پیدا کنه. ولی خب شیطان دقیقا برا همین جاهاست. هر جا شک کردی که بزنی یا نه پیدا میشه و یک بزن بزنی راه میندازه که اصلا اگه نزنی مدیونی. زندگی همینقدر یهویکیه.
اپیزود 3- اصلا اگه این روح توو این کالبد جا گرفته صرفا جهت تعریف قانون اصطکاک و مفهوم مقاومته. کاش خودش هبوط می نمود نفری یه جلسه برامون کلاس میذاشت تا همه بفهمن این من هایی که این شکلی شدن واقعا خیلی از اجزاشون دست خودشون نیست. ماهیت شون این مدلیه. اگه نحوه ساخت و پرداخت زاویه های وجودی من دست من بود که خوب بود. ولی نه تنها یه چیزایی که خیلی چیزا دست خودمون نیست. زندگی همینقدر مجنون پروره.
اپیزود عشق- اگر کنار آیفون باشم و صدای در بیاد حتما یه نگاه میندازم که چه خبره. صدای در اومد. آیفون رو زدم و قامت پدر در تصویر نمایان شد. اصلا همه رو شست برد. کاش می شد هیچوقت از کنار پدرمادرامون جُم نمی خوردیم که این همه به درد و آفت مبتلا نشیم. چون فقط این دو نفر هستن که بی دریغ هستن. هرچقدر هم شاکی باشم، بابت این یه مطلب که الان بیش از پیش زیر سایه و پروبالشونم شاکرم. تکون هم نمیخورم. کاش این وضعیت تا لحظه مرگم که همیشه دعا کردم قبل از همه شون باشه ادامه داشته باشه. بلند بگید آمین. زندگی همینقدر دیر به نتیجه رساننده است.
اپیزود تو- همه ی آهنگای شادمهر. دارم از بُعد جدیدی دیوونه میشم. خدایی خیلی ظرفیتم خوبه. زندگی همین قدر عاشق کُشه.

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۹/۰۲/۱۹
معصو مه

نظرات  (۴)

لایکو زدم سحر میام دقیق میخونم😘

پاسخ:
لطف داری عزیزم. فدای محبتت.. 😘😘

باید رنج و غصه رو زد زیر بغل کسی نبینه...

*چه کیفی میکنی پدرت نزدیکه،تنش سلامت...

*خبر زلزله رو شنیدم خیلی بیادت بودم.،

*آهنگ بعد می شنوم:)

*عیدت مبارک...

پاسخ:
آره. باید زخما رو قایم کرد.
آره خدایی. کاش قدرشو بیشتر بدونم. 
تهران نیستیم. بلا از وطنم به دور!
ممنون از محبتت. 
*** عید بر شما هم مبارک. 🌹🌹🌹
اول یکی بیاد اپیزود را توضیح بده

چرا عاشق اهنگ شادمهر هستین و مانی گذاشتین؟!!؟ " هرچند این ترانه را فقط بخاطر یک مصرعش
خیلی دوست دارم.... گاهی رازاتو نمیشه حتی به خودت بگی"

اون اپیزود عشق دعای منم هست.. اصلا همین الان اتفاق بیفته
پاسخ:

اپیزودفرهنگ فارسی معین

(اِ زُ) [ فر. ] (اِ.) بخشی - گاهی مستقل - از یک مجموعة به هم پیوسته مانند فیلم یا قصه ، قسمت ، بخش .




مانی نیست و گرشاست. توضیح عنوانه در واقع.


شادمهر اختصاصا متعلق به اپیزود "تو" هستش. 


حالا زوده. ایشالا بعدا.

چه جالب من اصلا عنوان را نخوندم

...

گرشا رضایی خونده!!!؟

من فکر میکردم مانی رهنما خونده

بهرحال همون یه بیتش را دوست دارم

...

ممنونم بابت توضیحات

پاسخ:
ممنون بابت حضورت.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی