خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم؛ تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟؟؟؟

طرف دلتنگ همیشه ما بودیم...ایلهان برک

گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند
پلکی نگاه بر منِ آواره می‌کند
از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند!
گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"
حسین دهلوی

زخم را پنهان کن حتی از خودت
جز نمک در مُشتِ دنیا هیچ نیست

...

چهارشنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۹، ۰۴:۲۵ ق.ظ

 

 

عشق تو خواب تازه ای از مرگ ومیر داشت 
در بر گرفته نیمه شبم را بهانه ات 
موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۹/۰۲/۲۴
معصو مه

نظرات  (۲)

دلم خواست ...این جنگل و این آسمونو...

پاسخ:
دو شبه زل میزنم بهش تا خوابم ببره..
ملت آرزو دارن ما هم آرزو داریم.. :))

بگیر بخاب ...وسط بهشتی دختر ...قدرشو بدوووون ...چه خوابهای قشنگی میشه دید وقتی آخرین تصویری که قبل از سنگین شدن پلکات این آسمون باشه ...به به

پاسخ:
آره به خدا. یکی باید باشه هر روز به من بگه ناسپاسی ممنوع!!!!!
چشم بانو. دستورت به دیده منت!
:-* :x

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی