خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم؛ تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟؟؟؟

طرف دلتنگ همیشه ما بودیم...ایلهان برک

گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند
پلکی نگاه بر منِ آواره می‌کند
از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند!
گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"
حسین دهلوی

زخم را پنهان کن حتی از خودت
جز نمک در مُشتِ دنیا هیچ نیست

در ثانیه ها دلهره ای پنهانی ست...

شنبه, ۲۹ شهریور ۱۳۹۹، ۱۲:۰۷ ب.ظ

هستی نفس ساعت سرگردانی ست

در ثانیه ها دلهره ای پنهانی ست

تسبیح قیامت است در دست زمان

هر دانۀ آن جمجمۀ انسانی ست

ایرج زبردست

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۹/۰۶/۲۹
معصو مه

نظرات  (۱)

یه لرزی به تن می نشینه با این چهار مصرع ...

پاسخ:
زمان خیلی سنگین شده...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی