خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم؛ تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟؟؟؟

طرف دلتنگ همیشه ما بودیم...ایلهان برک

گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند
پلکی نگاه بر منِ آواره می‌کند
از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند!
گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"
حسین دهلوی

زخم را پنهان کن حتی از خودت
جز نمک در مُشتِ دنیا هیچ نیست

 

خیال می کنم این بغض ناگهان شعر است

همین یقین فروخفته در گمان شعر است

همین که اشک من و تو را درآورده است

همین، همین دو سه تا تکه استخوان شعر است

همین که می رود از دست شهر، دست به دست

همین شقایق بی نام و بی نشان شعر است

چه حکمتی است در این وصفِ جمع ناشدنی

که هم زمان غمِ نان، شعر و بوی نان، شعر است

تو بی دلیل به دنبال شعر تازه مگرد

همین که می چکد از چشم آسمان شعر است

از این که دفتر شعرش هزار برگ شده است

بهار نه، به نظر می رسد خزان شعر است

به گوشه گوشه ی شهرم نوشته ام بیتی

تو رفته ای و سراپای اصفهان شعر است

خلاصه اینکه به فتوای شاعرانه ی من

زبان مشترکِ مردمِ جهان شعر است…

سعید بیابانکی

 

+عنوان از سید مهدی موسوی

پاییز آمده ست که خود را ببارمت!
پاییز: نام ِ دیگر ِ «من دوست دارمت»

بر باد می دهم همه ی بود ِ خویش را
یعنی تو را به دست خودت می سپارمت!

باران بشو، ببار به کاغذ، سخن بگو...
وقتی که در میان خودم می فشارمت

پایان تو رسیده گل ِ کاغذی ِ من
حتی اگر که خاک شوم تا بکارمت

اصرار می کنی که مرا زودتر بگو
گاهی چنان سریع که جا می گذارمت!

پاییز من، عزیز ِ غم انگیز ِ برگریز!
یک روز می رسم... و تو را می بهارمت!!!

سید مهدی موسوی

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۹/۰۷/۰۱
معصو مه

نظرات  (۱)

بالاخره رسید ...❤❤❤❤❤😍😍😍😍

پاسخ:
بله 😍😍😘😘😘
پاییز می رسد که ما را مبتلا کند... 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی