خرابه ای که تو دیدی فراق ویران کرد...
پنجشنبه, ۸ آبان ۱۳۹۹، ۰۴:۲۴ ق.ظ
بلای هجر تو مشکل بود خوش آن بی دل
که مُرد پیش تو و کار بر خود آسان کرد
صدای سید مهدی ابوالقاسمی
شعر هلالی جغتایی
۹۹/۰۸/۰۸
بلای هجر تو مشکل بود خوش آن بی دل
که مُرد پیش تو و کار بر خود آسان کرد
صدای سید مهدی ابوالقاسمی
شعر هلالی جغتایی
به به !😍
امان از فراق و هجرانِ اجباری... :(
بسیار زیبا 👌🏻
*
چون جان و دلم خون شد در درد فراق تو
بر بوی وصال تو دل بر سر جان تا کی؟
نمی توان به تو شرح بلای هجران کرد
فتاده ام به بلایی، که شرح نتوان کرد
ز روزگار مرا خود همیشه دردی بود
غم تو آمد و آن را هزار چندان کرد
بلای هجر تو مشکل بود، خوش آن بیدل
که مرد پیش تو و کار بر خود آسان کرد
خیال کشتن من داشت وه! چه شد یارب؟
کدام سنگدل آن شوخ را پشیمان کرد؟
جراحت دل ما بر طبیب ظاهر نیست
که تیر غمزه او هر چه کرد پنهان کرد
نیافت لذت ارباب ذوق، بی دردی
که قدر درد ندانست و فکر درمان کرد
هلالی، از دل مجروح من چه می پرسی؟
خرابه ای که تو دیدی فراق ویران کرد