خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم؛ تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟؟؟؟

طرف دلتنگ همیشه ما بودیم...ایلهان برک

گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند
پلکی نگاه بر منِ آواره می‌کند
از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند!
گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"
حسین دهلوی

زخم را پنهان کن حتی از خودت
جز نمک در مُشتِ دنیا هیچ نیست

روح در به درم...

چهارشنبه, ۲۸ مهر ۱۴۰۰، ۰۹:۴۸ ب.ظ

در چنگ میله بال و پرم را شناختم

افسوس در قفس هنرم را شناختم  

گم کرده بودم این بدن پاره پاره را

از داغ بی کسی، جگرم را شناختم  

چون کفش کهنه بی کس و تنها مرا گذاشت

روز نیاز همسفرم را شناختم  

بانگ انا الحقم همه جا را گرفته بود

بالای دار، قدر سرم را شناختم  

آن دم زدن ز مردی و مردانگی گذشت

تا زیر بار دل، کمرم را شناختم  

سیمرغ کو که باز در این دشت پر غبار

در خاک و خون تن پسرم را شناختم  

یک روز مثل آینه، یک روز مثل آه

این گونه روح در به درم را شناختم

حسین جنتی

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۰/۰۷/۲۸
معصو مه

نظرات  (۳)

روحمان هم پژمرد...:(

پاسخ:
:(

خوش به حال شاعر که این همه هنر را شناخت..

شناخت بال و پر، روح در به در، کمر، تن پسر، قدر سر!! 

پاسخ:
واقعا اشارات ظریفی هستن. 
از توجهتون ممنونم. 
۲۹ مهر ۰۰ ، ۰۴:۱۱ یاسی ترین

😍👌👌💚

پاسخ:
💗💗💗💕💕💕

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی