خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم؛ تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟؟؟؟

طرف دلتنگ همیشه ما بودیم...ایلهان برک

گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند
پلکی نگاه بر منِ آواره می‌کند
از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند!
گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"
حسین دهلوی

زخم را پنهان کن حتی از خودت
جز نمک در مُشتِ دنیا هیچ نیست

بدرود ای دوست مهربان من ، بدرود
تو هنوز هم در سینه‌ام جای داری
و این جدایی محتوم
دیدار را در پیش‌رو بشارت می‌دهد
بدرود دوست من
بدرودی بی‌کلام و دست
برایم غم مخور
و ابروان‌ات را
با گره ی اندوه میازار
در این زندگی
مرگ قصه‌ای است کهنه
اما زندگی
بی‌تردید از مرگ کهنه‌تر است

سرگئی یسنین شاعر اهل روسیه  
مترجم : بابک شهاب

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۰۹/۱۰
معصو مه

نظرات  (۲)

۱۰ آذر ۰۰ ، ۱۰:۱۷ یاسی ترین

♥️♥️♥️♥️♥️

پاسخ:
💞💞💞💞💞💞💋💋💋💋

و این مسافر دلتنگ، چقدر تشنه بچرخد در این کویر و نداند
که زندگی به چه معناست...

پاسخ:
:(
💋💞

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی