خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم؛ تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟؟؟؟

طرف دلتنگ همیشه ما بودیم...ایلهان برک

گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند
پلکی نگاه بر منِ آواره می‌کند
از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند!
گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"
حسین دهلوی

زخم را پنهان کن حتی از خودت
جز نمک در مُشتِ دنیا هیچ نیست

سلیس و ساده بگویم

يكشنبه, ۱۰ بهمن ۱۴۰۰، ۰۷:۳۳ ق.ظ

نمی توانم از این بغض بی اراده بگویم
که با سواره چه حرفی من ِپیاده بگویم؟

به آن که در دلش آبی تکان نخورده، چگونه
از آتشی که نگاهت به جا نهاده بگویم؟

چه سود اگر که هوای تو را نداشته باشد؟
سرم کم از بدنم باد اگر زیاده بگویم

نه طاقتی که از آن چشم تیره، دست بدارم
نه فرصتی که از این حال دست داده بگویم

پناه می برم از شرّ شهر بی تو به غربت
به گوشه ای که غمم را به گوش جاده بگویم

چه سخت منزوی ام کرده است عشق تو، بشنو:
"دلم گرفته برایت، سلیس و ساده بگویم"

سجاد رشیدی پور

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۰/۱۱/۱۰
معصو مه

نظرات  (۱)

😍😍😍😍😍😍

پاسخ:
💋💋💋💋💋💋💋💋

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی