خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم؛ تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟؟؟؟

طرف دلتنگ همیشه ما بودیم...ایلهان برک

گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند
پلکی نگاه بر منِ آواره می‌کند
از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند!
گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"
حسین دهلوی

زخم را پنهان کن حتی از خودت
جز نمک در مُشتِ دنیا هیچ نیست

من که بایست بمیرم چه بیایی چه نیایی

يكشنبه, ۱۷ بهمن ۱۴۰۰، ۱۲:۰۸ ب.ظ

آن‌قدر
آن‌قدر
چشم به راه گذاشتی‌ام
که وابسته‌اش شدم
انتظارِ تو را

آمدی
پس از زمان‌های بسیار
دوست‌تر می‌دارم از تو اما
دل‌تنگیِ تو را

عزیز نسین
مترجم : پوریا اشتری

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۰/۱۱/۱۷
معصو مه

نظرات  (۱)

می‌خواستم حرفی بزنم تا بفهمد چقدر دلتنگش هستم؛ دستپاچه و ناشیانه گفتم: دلم خیلی برات درد گرفته. و گوشی تلفن را قطع کردم. چطور می‌شود دل آدم برای یکی درد بگیرد؟ حالا بعد از سال‌ها که به آن حرف خودم فکر می‌کنم می‌بینم این صادقانه‌ترین جمله‌ای است که می‌توانستم به او بگویم، بعضی لحظات انسان از درد دلتنگی قلبش مچاله می‌شود و تیر می‌کشد....

 

پاسخ:
❤❤💋💋💋

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی