خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم؛ تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟؟؟؟

طرف دلتنگ همیشه ما بودیم...ایلهان برک

گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند
پلکی نگاه بر منِ آواره می‌کند
از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند!
گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"
حسین دهلوی

زخم را پنهان کن حتی از خودت
جز نمک در مُشتِ دنیا هیچ نیست

پشت تنهایی

جمعه, ۶ خرداد ۱۴۰۱، ۱۲:۰۶ ب.ظ

پشت تنهایی من کیست که پنهان شده است
دلم از سایه‌ی خود نیز گریزان شده است
تازه از آمدن سال دو روزی نشده
که سفر کرده پرستو و زمستان شده است
باد، خوابیده ولی راوی بر بادی‌هاست
برگ زردی که رها روی خیابان شده است
پاره پاره دل توفان زده‌ی غمگینم
گل سرخی‌ست که زیر لگدتان شده است
بی تو، بی صبح تن تو، چه حزین می‌سوزد
بر سر طاقچه شمعی که فروزان شده است
ردی از سایه‌ی یک سار در آن پیدا نیست
چقدر پنجره لبریز کلاغان شده است
نیشخندی ـ چه گزنده ـ به سیهکاری ماست
پشت لبخندم اگر گریه نمایان شده است

عفیف باختری

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱/۰۳/۰۶
معصو مه

نظرات  (۲)

غم زمانه به پایان نمیرسد، برخیز /به شوق یک نفسِ تازه در هوای بهار... 😘

پاسخ:
💋💋💋

زخم را پنهان کن حتی از خودت 

جز نمک در مشت دنیا هیچ نیست...

 

پاسخ:
زندگی هیچ نیست حتی هیچ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی