ای که میگویی طبیب قلبهای عاشقی کاش دردم را نیفزایی، مداوا پیشکش
+ دعا کنیم بیمار نشیم و دعا کنیم برای شفای بیماران...
+در استانه روز پزشک دعا کنیم برای سلامتی همه پزشکان و پرستاران...
من آسمان پر از ابرهای دلگیرم
اگر تو دلخوری از من، من از خودم سیرم
من آن طبیب زمینگیر زار و بیمارم
که هر چه زهر به خود می دهم، نمی میرم
من و تو آتش و اشکیم در دل یک شمع
به سرنوشت تو وابسته است تقدیرم
به دام زلف بلندت دچار و سردرگم
مرا جدا مکن از حلقه های زنجیرم
درخت سوخته ای در کنار رودم من
اگر تو دلخوری از من، من از خودم سیرم
فاضل نظری
منم آنکه روز مرگم ، دو - سه تا گزینه دارم !
نه فقط دلی شکسته ، پر درد و کینه دارم !
به خدا اگر نخندی سرطان سینه دارم !
سرطانی ام ، به قولی که نداده ای عمل کن
به بهانه ی مداوا علنا مرا بغل کن !
سریال زندگی را دو - سه صحنه مبتذل کن !
چه غمت ؟ که در جهنم به نفس نفس می افتم ؟
که من از هوای گرمش به همین هوس می افتم !
توکه پیش من نباشی ، به دَرَک که پس می افتم !
به خدا اگرچه شوری به تن شریف من نیست !
تو اگر طبیب باشی سرطان حریف من نیست !
دو - سه سکته هم حریف بدن ضعیف من نیست !
تو از آن طبیب هایی که فروختی دوا را !
چو نیامدی و مُردم« تو و دوستی خدا را
به شکوفه ها به باران برسان سلام ما را »
غلامرضا طریقی
علنا مرا بغل کن ...
دارم فک میکنم مزه بوس و بغل چی بود ؟داره فراموشم میشه طعمشو ...همون اندازه شستن و ضدعفونی چیپس و پفک و سطل ماست و پنیر رو یاد گرفتم :((