خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم؛ تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟؟؟؟

طرف دلتنگ همیشه ما بودیم...ایلهان برک

گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند
پلکی نگاه بر منِ آواره می‌کند
از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند!
گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"
حسین دهلوی

زخم را پنهان کن حتی از خودت
جز نمک در مُشتِ دنیا هیچ نیست

تلاش مفید بچه های بلاگردون و اندکی من...

چهارشنبه, ۲۲ بهمن ۱۳۹۹، ۱۱:۵۵ ب.ظ
موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۹/۱۱/۲۲
معصو مه

نظرات  (۶)

چه صدای قشنگی دارین😍

پاسخ:
ممنون از لطف شما 😍🙏💓🌹

همیشه بخودم میگفتم میتونی با صدات خیلی کارها بکنی

کافیه بخوای

 

پاسخ:
🌹

.آفرین به تو ...

لبخند چشمها رو دست کم نگیریم :)

 

دانلود کردم دقیق بشنوم ...

پاسخ:
همیشه شرمنده لطفت هستم.
با عشق... 🙏💓🌹

خیلی زیبا خوندی معصومه جان💛

در اولین فرصت داستان رو دنبال میکنم :))

پاسخ:
ممنون از لطفت عزیزم.
مرسی.
💜💕
۲۳ بهمن ۹۹ ، ۱۸:۳۵ هیـ ‌‌‌ـچ

همون طوری که ازت انتظار داشتیم: مسلط، حرفه‌ای و تمیز :)

پاسخ:
نظر لطف شماست. ممنونم. 🌹

هیجان دانیل رو دوست داشتم ...

مرسی که خوندی ...

خاطره دوره نوجوانی که ظهرهای جمعه از رادیو قصه میشنیدم برام زنده شد البته اینو صبح جمعه شنیدم ..

 

 

پاسخ:
ممنون از تعریفت رفیق جانم.
💋🌹❤

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی