خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم؛ تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟؟؟؟

طرف دلتنگ همیشه ما بودیم...ایلهان برک

گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند
پلکی نگاه بر منِ آواره می‌کند
از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند!
گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"
حسین دهلوی

زخم را پنهان کن حتی از خودت
جز نمک در مُشتِ دنیا هیچ نیست

کمی نزدیک... خیلی خیلی دور....

پنجشنبه, ۳۰ بهمن ۱۳۹۹، ۰۹:۵۹ ق.ظ

 

 


دریافت
مدت زمان: 1 دقیقه

 

سفری یک دقیقه ای از زمین به اعماق کیهان

 

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۹/۱۱/۳۰
معصو مه

نظرات  (۵)

تلنگرت عاااالی بود عزیز جانم 😘😘😘



 

در این هستی هیچ نیستم  

ناله نکنم برای اتفاقات مختصر و غرور و تکبر را زیر پا له کنم ...آمین :)

پاسخ:
فدایی داری.

من هم
آمین.
۳۰ بهمن ۹۹ ، ۱۰:۲۰ هیـ ‌‌‌ـچ

همهٔ اینا رو می‌دونیم که ما هیچی نیستیم ها ولی بازم فکر می‌کنیم خبریه!

پاسخ:
گیر افتادیم بین اونایی که فکر می کنن خبریه.

شگفت‌انگیزه واقعا 

ما هم که فراموشکار...

پاسخ:
به قول یاقوت تلنگره که خب معمولا به موقع بهمون میخوره.

ما هیچی نیستیم... مثل یک یاخته از اندامی، زیست میکنیم و نهایتا ذرات وجودمان که نشات گرفته از همین کهکشانهاست به طبیعت خویش بازمیگردند. گویا فرصتی بما داده شد تا در قالب انسان بودن زیست کنیم. بعد آن در هر قالبی باشیم نه تمام ذرات وجودمان با هم است که زیست قبلی را به یاد آوریم نه آینده ای که شکل کامل زیستی را تضمین کند.

ما  عین ذرات معلق به دست مادر طبیعت سرگردانیم و بر حسب تصادف به هم میخوریم و به خود غره میگردیم و از اینهمه نظم، تکیه میکنیم برخدایی که ناظم این نظم های ناشی از بی نظمی ست....

ولی چرا انسان بازم  اینقدر مغروره!

پاسخ:
سوال مهمیه که اول هر کی باید از خودش بپرسه.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی