خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم؛ تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟؟؟؟

طرف دلتنگ همیشه ما بودیم...ایلهان برک

گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند
پلکی نگاه بر منِ آواره می‌کند
از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند!
گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"
حسین دهلوی

زخم را پنهان کن حتی از خودت
جز نمک در مُشتِ دنیا هیچ نیست

گذشته ام...

سه شنبه, ۵ اسفند ۱۳۹۹، ۱۰:۰۶ ب.ظ

 

بی‌چتر زیر نم‌نم باران گذشته‌ام
از فصل سرد خاطره‌ریزان گذشته‌ام
نه خانه مانده نه غم از دست دادنش
از این سرای بی‌سر و سامان گذشته‌ام
دیگر گلوله‌ها نفسم را نمی‌برند
تا از هوای سربی تهران گذشته‌ام
شک کرده‌ام به غیرت این روزگار پیر
تا از کنار سفره‌ی بی‌نان گذشته‌ام
با مردمم قدم زدم و با شعار نان
از طول و عرض هرچه خیابان گذشته‌ام
تنها تو مانده‌ای دل زخمی تو هم برو
من از خطای دوست فراوان گذشته‌ام
مرضیه رزازی

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۹/۱۲/۰۵
معصو مه

نظرات  (۴)

❤❤❤

پاسخ:
❤❤❤
❤❤❤
ما آدم‌ها تنها کاری که خوب بلدیم، زجر دادن یک‌دیگر است...:(
پاسخ:
:(



+نیستی عشق نیست چه خواهد شد؟!!!

بغض اینو نوشت:

تنها تو مانده ای دل زخمی تو هم برو

من از خطای دوست فراوان گذشته ام

🙃

پاسخ:
خوشم میادد همدردیم
🙂

تنها تو مانده‌ای دل زخمی تو هم برو

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی