خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم؛ تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟؟؟؟

طرف دلتنگ همیشه ما بودیم...ایلهان برک

گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند
پلکی نگاه بر منِ آواره می‌کند
از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند!
گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"
حسین دهلوی

زخم را پنهان کن حتی از خودت
جز نمک در مُشتِ دنیا هیچ نیست

چون بهاران می رسد با من خزانی می کند...

چهارشنبه, ۲۷ اسفند ۱۳۹۹، ۰۸:۲۴ ب.ظ

 


دریافت

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۹۹/۱۲/۲۷
معصو مه

نظرات  (۵)

چه زیبا :)))

پاسخ:
:)
🌹

به جرات میتونم بگم بهترین شعریه که شنیدم

پاسخ:
نشنیده بودین؟

بی نظیره. حتی از بقیه شعرهای خودش چه ترکی چه فارسی سرتره.
گاهی فکر می کنم چون مطابق با حال و روزمونه بیشتر درکش می کنیم. اما عمیق تر که بشیم یه جوری کل زندگی رو تصویر کرده که ادم هاج و واج می مونه: مگه داریم؟! مگه میشه؟!

از توجهتون ممنونم.

ما به داغ عشقبازیها نشستیم و هنوز ...

پاسخ:
چشم پروین همچنان...... چشمک پرانی می کند......

چرا چرا شنیده بودم و همیشه معتقدم یکی از بهترین شعرهای فارسیه

پاسخ:
:)

چه بغضی ... چه بعضی ...

پاسخ:
😪😪
❤🌹

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی