خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم؛ تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟؟؟؟

طرف دلتنگ همیشه ما بودیم...ایلهان برک

گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند
پلکی نگاه بر منِ آواره می‌کند
از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند!
گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"
حسین دهلوی

زخم را پنهان کن حتی از خودت
جز نمک در مُشتِ دنیا هیچ نیست

بدون شرح+پست های قبل هم جدیدند

جمعه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۹، ۰۹:۳۱ ب.ظ

 

گلم! بهار قشنگم! سلام... خوبی عزیز؟!
یکی دو ساعت دیگر حلول نوروز است
اگرچه بی تو برایم بهار و غیر بهار
شبیه فصل زمستان، شبیه هر روز است

نشسته ام که برایت دعا بخوانم عزیز
دوباره پای همین هفت سین هرسالی
چه استقامت تلخیست روی کاغذ خیس
بخواهی هی بنویسی که سخت خوشحالی!

چقدر جای تو خالیست پای سفره! ببین
چه هفت سین قشنگی به خاطرت چیدست
چه سبزه ای به امید تو سبز کرده دلم
ببین که جز تو به روی کسی نخندیدست

ببین، ببین به چه روزی نشسته بی تو دلم
کجاست عیدی دستان پر سخاوت تو!
چرا نمی رسد امروز پس به دادم عزیز
نگاه های قشنگ و پر از نجابت تو؟!

ببخش! این دم عیدی... هر آنچه می گویم
تمام بابت این انتظار طولانیست
خدانکرده نبینم دلت بگیرد عزیز!
منم که سهمم از این ماجرا پریشانیست!

کنار سبزه و قرآن و تنگ ماهی و آب
منم و عکس قشنگت که رو به روی من است
منم و مثل همیشه همان دو چشم نجیب
که تک مخاطب یک عمر گفتگوی من است!

دوباره مثل همیشه به رسم هر سالی
تکانده ام همه جا را برای آمدنت
غبار پنجره ها را گرفته ام که شبی
میان خانه بپیچد صدای در زدنت

فدای عکس قشنگت، بگو که با چه زبان
بگویم این دل ساده برای تو تنگ است؟!
بگو چگونه بگویم که بی تو پای دلم
برای گفتن حتا دو بیت هم لنگ است

چقدر حوصله دارد دلم که باز از تو
هنوز هم به خیالش که می رسد خبری
نشانه ای... گل سرخی... پیام ناچیزی
دو خطِ نامه گنگی... سلام مختصری

اگرچه مثل همیشه تمام این همه سال
عزیز! پیش خودم اشتباه می کردم
اگرچه شب به شب از نو هزار برگ سپید
به عشق این که بیایی سیاه می کردم

اگرچه باز نوشتم: گلم! ملالی نیست
میان وسعت دردی که یادگار تو بود
نبوده ای که ببینی چطور این همه سال
دو چشم ساده ی غمگین در انتظار تو بود

تو فکر عید خودت باش! جای من را هم
کنار سفره عیدت، عزیز، خالی کن
برو و قصه عشق مرا دهان به دهان
دوباره زمزمه در گوش این اهالی کن

به فکر آنچه که بر من گذشت ساده نباش
فقط به من بنویس این بهار خوشحالی
بگو که حالِ نگاهت هنوز هم خوب است
بگو که عید قشنگیست، عید امسالی

در انتها گل خوبم! فقط مواظب باش
که چشم های قشنگت غریبه تر نشوند
بیا که مثل همیشه دو چشم ساده ی خیس
دوباره گوش به زنگ صدای در نشوند

گلم! بهار قشنگم! برو! خداحافظ
همین یکی دو دقیقه حلول نوروز است
اگرچه بی تو برایم بهار و غیر بهار
شبیه فصل زمستان، شبیه هر روز است

موافقین ۲ مخالفین ۰ ۹۹/۱۲/۲۹
معصو مه

نظرات  (۲)

چقدر قشنگ  ❤❤❤

پاسخ:
قشنگ نگاه شماست جانم! 🌹♥️🙏 
۲۹ اسفند ۹۹ ، ۲۲:۲۴ هیـ ‌‌‌ـچ

کاش یه روز واقعاً عید بشه...

پاسخ:
عید شمایید
مبارک شمایید 
باید دل انقدر دریا بشه که همه چیز درش غرق بشه و دریا اروم بمونه

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی