خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم؛ تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟؟؟؟

طرف دلتنگ همیشه ما بودیم...ایلهان برک

گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند
پلکی نگاه بر منِ آواره می‌کند
از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند!
گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"
حسین دهلوی

زخم را پنهان کن حتی از خودت
جز نمک در مُشتِ دنیا هیچ نیست

کو راه رفتن؟ که ماندن همیشه ماندن است

يكشنبه, ۷ شهریور ۱۴۰۰، ۰۸:۵۲ ق.ظ

شب کنار ما ایستاده بود
و نغمه‌های زبانی دیگر را
نجوا می‌کرد.
جرأت دوستی در ما می‌میرد
و این
به گمان گروه
استعفا ست
ما –بی‌دفاع- می‌گوییم: نه
«نه»ی ما
باری
هرم دود است
دیگران
سخنی -اگر هست-
بگویند.
ما خویش را در شک می‌بافیم
هنگامی که خنیاگران «هیچ» می‌نوازند.
این صدای تنهایی جمعیت است
و ما
این افول را
به یاد داریم.
کو راه رفتن؟
که ماندن همیشه ماندن است
احمدرضا احمدی

موافقین ۴ مخالفین ۰ ۰۰/۰۶/۰۷
معصو مه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی