خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم؛ تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟؟؟؟

طرف دلتنگ همیشه ما بودیم...ایلهان برک

گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند
پلکی نگاه بر منِ آواره می‌کند
از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند!
گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"
حسین دهلوی

زخم را پنهان کن حتی از خودت
جز نمک در مُشتِ دنیا هیچ نیست

تاوان اشتباهم

يكشنبه, ۳۰ مرداد ۱۴۰۱، ۱۱:۲۷ ب.ظ

فریب سیب درختان زادگاهم را
سبد به روی سبد چیده ام گناهم را

سقوط کردم و پیدا نکرده تا امروز
کسی نشانه‌ای از جعبه‌ی سیاهم را

در این سیاه و سپیدی همیشه ماتم از آن
پیاده‌ای که به چالش کشیده شاهم را

تفنگ خالی و تیری که می‌زنم هرشب
به خالهای پلنگی که خورده ماهم را

چه سخت آمدم اینجا چه ساده گم کردم
درست وقت رسیدن دوباره راهم را

من از بهشت دروغ تو چشم پوشیدم
به سمت دوزخ خود دوختم نگاهم را

فریب چیدن سیبی دوباره می‌گیرد
مجال دادن تاوان اشتباهم را
جمال پناهی‌نژاد

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۱/۰۵/۳۰
معصو مه

نظرات  (۲)

عاااااالی👍👍👌👌🌹🌹

پاسخ:
🌹🌹🌹

👌❤❤❤👌

پاسخ:
♥️♥️♥️

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی