خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم؛ تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟؟؟؟

طرف دلتنگ همیشه ما بودیم...ایلهان برک

گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند
پلکی نگاه بر منِ آواره می‌کند
از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند!
گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"
حسین دهلوی

زخم را پنهان کن حتی از خودت
جز نمک در مُشتِ دنیا هیچ نیست

همه عناصر ویران کننده را داری

چهارشنبه, ۲ اسفند ۱۴۰۲، ۰۹:۴۸ ق.ظ

هنوز آن لب حیران کننده را داری

دو چشم بی سروسامان کننده را داری

هنوز شیطنتِ راندن از بهشت در آن

دو سیبِ عاصیِ شیطان کننده را داری

نبند مویت را! خاطرِ دلم جمع است

اگرچه زلف پریشان کننده را داری

پریّ قصه ای و من عروسکی چوبی

بیا که آن دمِ انسان کننده را داری!

به نیشخند تو می میرم و نمی میرم

که نوشداروی درمان کننده را داری

به پای عشق تو می سوزم و نمی سوزم

که خنده های گلستان کننده را داری

تو آتشی، تو هوایی، تو بوی آب و گِلی

همه عناصر ویران کننده را داری

#مهدی_عابدی

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۰۲/۱۲/۰۲
معصو مه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی