خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

خاکستری رها در باد

...بیا شویم چو خاکستری رها در باد ... من و تو را برساند مگر نسیم به هم...

چمدان دست گرفتم که بگویی نروم؛ تو چرا سنگ شدی راه نشانم دادی؟؟؟؟

طرف دلتنگ همیشه ما بودیم...ایلهان برک

گفتم به خویش، دردِ مرا چاره می‌کند
پلکی نگاه بر منِ آواره می‌کند
از قاصدان سراغ گرفتم؛ گریستند!
گفتند: "نامه‌های تو را پاره می‌کند"
حسین دهلوی

زخم را پنهان کن حتی از خودت
جز نمک در مُشتِ دنیا هیچ نیست

به روزگار بگو ؛من گذشتم از سهمم

سه شنبه, ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، ۰۹:۵۹ ب.ظ

به تیغ حادثه زخم از تو و, نمک بامن
بزن به سنگ مرا ,جرأت ترک با من

به روزگار بگو ؛من گذشتم از سهمم
همیشه قسمت توبیش و, کمترک بامن

مگر زمانه مرا باز بچه گیر آورد
که کرده است هوای "الک دولک" بامن

اگر کسی خبر از نان و عشق و گل می خواست
بگو که یک شبه رفتند به درک با من

چقدر بین من و زندگی به هم خورده است
آهای مرگ ,خودت را بزن محک بامن

من از تمامی این شهر ,پرس و جو کردم
ولی نداشت کسی درد مشترک بامن

 

سید محمد علی رضازاده

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴/۰۵/۱۵
معصو مه

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی